بوی غربت.....

ساخت وبلاگ


بوی غربت میدهم اما غریبه نیستم .گرچه میدانم كه عمری در غریبی زیستم . مثل رودی بستر این خاك را طی كرده ام . تا بفهمم عاقبت در جستجوی چیستم . در عبور از لحظه ها بر روی پای اشتیاق . لب شكست از خشكی اما همچنان می ایستم . دستهایت برگهای عمر سبزم را ربود .گرچه اینجا هستم اما در حقیقت نیستم . ای فریماه شب تار یاریم كن تا بدانم سایه گمگشته ای از كیستم

+ نوشته شده در  Tue 31 Jan 2017ساعت   توسط عــلــی نــوری  | 
حکایت.......
ما را در سایت حکایت.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avazeashegh بازدید : 95 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 23:37